فیلم های مارول



در دهه 80 و 90 ، تهیه کننده استیون بوچکو - خالق نمایش های مورد تحسین منتقدان مانند Hill Street Blues و L.A. Law - فقط در مورد پادشاه تلویزیون بود. اما حتی قدرت وی در سال 1996 کافی نبود ، هنگامی که ABC (خانه شبکه BCCO's NYPD Blue) با حضور در خلبانی برای نمایش خود را با عنوان "اخلاق عمومی" خلق کرد ، که مربوط به معاونان NYPD بود.

 

CBS با شانس ورود به مشاغل Bochco شروع به پریدن کرد و به برنامه اخلاق عمومی خود را به برنامه پاییز 1996 متعهد شد. رتبه بندی ها و بررسی ها برای اولین بار در تاریخ 30 اکتبر بسیار ناامیدکننده بود ، و نمایش نیز از زمان بدی رنج می برد: در یک سال انتخابات برتر شد که شامل یک بحث درباره اینکه آیا تلویزیون بیش از حد مبتذل در حال رشد است . به دلیل نمایش هایی مانند اخلاق عمومی است.

 

در حالی که یک سیستم رتبه بندی تلویزیون به تازگی رها شده بود و گروه های مراقبتی برای تنظیم آنچه کودک ها می توانستند و نمی توانند تماشای کنند ، از دستگاه کاشته شده با تلویزیون به نام "V-تراشه" خواستند ، بیل بی ، ستاره CBS's Cosby ، از چشم انداز تلویزیون ابراز تاسف کرد. و "نامرتب" آن نشان می دهد كه "پاكت را هل داد." CBS پس از یک پخش جنجالی ، اخلاق عمومی را لغو کرد. با کمال تعجب ، این سریال جهان را با NYPD Blue — و یکی از شخصیت ها ، جان ایروین ، با بازی بیل بروچپروپ به اشتراک گذاشت. ایروین (و بروچپروپ) به آبی بازگشت.

 

دلایل امیلی چرا نه (2006)

 

احتمالاً این نشانه بدی بود که دلایل امیلی تولید چرا نه شرکتی به نام تلویزیون پاراها بود. طبق گفته های ABC ، ​​مبلغ 5 میلیون دلار در تبلیغات تبلیغاتی برای راه اندازی میان سال این كدوم درمورد چگونگی سخت و عجیب بودن آشنایی ، هزینه شده است و هدر گراهام همیشه دوست داشتنی را بازی می كند. رولگردیر سابق با بازی در نقش امیلی ، زنی عاشق بدشانس در تلاش بود تا بفهمد چه کسی به روز نیست و چرا. هر قسمت یک موضوع را دنبال کرد ، که توسط عناوین اپیزود بالقوه مانند "چرا نباید یک دوقلو را به روز بکنیم" یا "چرا نباید به پزشک متخصص ن بپردازیم"

 

قسمت آزمایشی حداقل کمی بی مزه بود: امیلی پسری را رد می کند زیرا فکر می کند که او یک همجنس باز بسته است ، اما بعد بعدا فهمید که او یک باکره مذهبی است. این نمایش بیش از یک سوم مخاطبان پیشرو خود (همسر مبادله) را از دست داد و یک چهارم مخاطبان The Bachelorette را از دست داد ، نمایشی که سال گذشته اسلات زمان خود را اشغال کرده بود و همین امر باعث شد تا ABC فوراً پلاگین را بکشد. .

 

زندگی چهار جانبه (2008)

 

محتوای با کیفیت و تلویزیونی مانند تلویزیون در اینترنت پخش می شود؟ امروزه به دلیل خدماتی مانند Netflix و Hulu رایج است ، اما در سال 2008 انقلابی بود. مارشال هرسکوویتز و ادوارد زویک ، سازندگان درامهای تحسین برانگیز و زندگی من به اصطلاح زندگی ، پروژه بعدی خود را به وب بردند: Quarterlife که در MySpace آغاز شد.

 

این نمایش فقط به اینترنت تحویل داده نشده است که قسمت های متوسط ​​آن کوتاه و شبیه کلیپ های YouTube بوده و اغلب به نظر می رسد که در وب کم یا دوربین های مخفی فیلم برداری شده است. در حالی که هیچ سابقه واقعی برای آنچه در سال 2008 سریال پخش شد ، وجود نداشت ، مردم به اندازه کافی تماشا کردند که NBC تصمیم به نمایش آینده گرفت و آن را در تلویزیون های زمینی قرار داد. طاووس پس از گرفتن چند قسمت از Quarterlife و چسباندن آنها به یکدیگر برای قرار گرفتن در یک برنامه نویسی یک ساعته ، طاووس نمایش را در سه شنبه ها با ساعت 10:00 قرار داد.

 

پیش نمایش آن در 26 فوریه 2008 تنها 3.1 میلیون بیننده را بدست آورد - بدترین رتبه بندی میان دوره ای نمایش NBC در نزدیک به دو دهه. این شبکه نمایش را لغو کرد و پنج قسمت آماده شده باقی مانده را بر روی همتای کابل خود ، براوو انداخت.

 

South of Sunset (1993)

 

گلن فری خواننده و گیتاریست Eagles همانند کاری که او با سنگ صاف صاف در کالیفرنیا انجام داده بود ، تقریباً به خوبی در تلویزیون خود به نمایش دراماتیک نرسید. تعداد کمی از بینندگان با South of Sunset یک احساس آرامش آرام را تجربه کردند ، یک کارآگاه کمدی طنز که در آن فری به عنوان کودی مک ماهون ، رئیس امنیت سابق استودیو فیلم بازی می کرد که شرکت تحقیقات خصوصی خود را در بورلی هی افتتاح می کند.

 

با وجود CBS که اغلب در زمان پخش سریال جهانی ، دقیقاً قبل از پخش سریال تبلیغاتی ، تبلیغات تبلیغاتی را پخش می کرد ، تنها 9 درصد از بینندگان شماره های خود را به South Sunset تنظیم می کردند. لس آنجلس تایمز گزارش داد که این نمایش "پایین ترین رتبه برتر در رکورد" برای یک نمایش در یکی از شبکه های بزرگ سه تا به امروز جمع آوری کرده است. سی بی اس نمایش تقریباً بلافاصله نمایش "را بر روی وقفه" گذاشت ، اما South of Sunset هرگز به برنامه برگشت.

 

بی قانون (1997)

 

ظاهراً فاکس از جنوب فاجعه آمیز سی بی سی چیزهای زیادی آموخته نبود ، و دستور داد یک سریال دیگر درباره یک بازپرس خصوصی با بازی در نقش یک پسر مشهور ، اما نه برای بازیگری ، سفارش دهد. بدون مجله ستاره دار بدون ستاره دانشگاه اوکلاهما و سیاتل Seahawks فرسودگی برایان "The Boz" Bosworth به عنوان یک مرد سابق ویژه نیروهای ویژه که اسرار را در میامی فاش می کند. (و بله ، نام شخصیت او Lawless بود - جان Lawless.) همانطور که در مورد گلن فری و South of Sunset اتفاق افتاد ، افراد بسیار کمی خواستند ببینند Boz حل جنایات در یک محیط آفتابی است ، و فاکس این سریال را پس از پخش قسمت برتر خود لغو کرد. .

 

روشن کردن (1969)

 

در سال 1969 ، تماشای پر بیننده ترین برنامه در تلویزیون NBC's Rowan & Martin's Laugh-In بود ، یک نمایش گوناگون احمقانه ، لگن ، ضد انحصاری در ضد فرهنگ ، معروف به تجربه پس از انقلاب.سلسله مراتبی مانند برشهای سریع ، مونتاژهای مبتنی بر rock n '، و دختران رقص رفتن. از نظر منطقی ، کلون ها اتفاق می افتد.

 

Laugh-In با نمایش دیگری به نام Turn-On روبرو شدند که سبک بصری حتی دیوانه کننده تر و چشم نوازتر از مدل قبلی خود داشت. یک اقدام عملی کوچک ، یک حرکت متوقف ، رسانه ترکیبی آزمایش و موارد دیگر وجود داشت. گفته می شود که این نمایش توسط یک کامپیوتر کنترل می شود ، از این رو تمام گرافیک های عجیب و غریب در خارج از کشور و همچنین نمره موسیقی سنتز شده. همچنین ، این نمایش از قبل درگیر رابطه جنسی بود که برای سال 69 تحریک کننده بود. (طرح نمونه: زنی عصبانی می شود وقتی یک دستگاه فروش کنترل زایمان قرص را از بین نبرد.) همه چیز خیلی زیاد بود. WEWS در کلیولند نمایش وسط قسمت اول را از هوا بیرون کشید. این ، همراه با تعداد معدودی از وابستگان که اصلاً آن را نشان نمی دهند ، باعث شد که ABC پس از یک قسمت واحد ، Turn-On را خاموش کند.

 

ملبا (1986)

 

این کمد خانوادگی در اطراف خواننده محبوب R&B Melba Moore ساخته شده است که یک مادر مجرد به نام Melba Patterson بازی کرده و دختر نه ساله خود را با کمک بهترین دوست و مادرش بزرگ کرده است. این سریال کاملاً قابل قبول و با سبک دهه 80 بود ، اما ممکن است وقایع کنونی سرنوشت ملبا را به یک باشگاه یک وجهی مهر و موم کند: در تاریخ 28 ژانویه 1986 - اولین روزی که فضاپیمای شاتل فضایی اندکی پس از پرتاب منفجر شد ، آغاز به کار کرد. تخته ترکیبی از افرادی که اخبار را تماشا می کنند و اصلاً احساس تماشای تلویزیون نمی کنند ، حتماً باید در آن شب به ملبا کمک کند تا از نظر تاریخی کم CBS را کسب کند. شبکه Eye نمایش هوایی را از آن خود کرد و بی سر و صدا قسمتهای از قبل شلیک شده در تابستان 1986 را آتش زد.

 


فیلم های مارول

بعضی اوقات ، فینال ها فقط به این دلیل گیج می شوند که هرگز به معنای آخرین قسمت آن نبودند. این مورد برای Quantum Leap که یکی از عجیب ترین و بی نظیرترین پایان های سطح چپ تاکنون است ، اتفاق می افتد. فرضیه نمایش نوعی پیچیده بود. دکتر سام بکت یک ماشین مسافرتی زمانی ایجاد کرده بود که در گذشته بتواند به بدن کسی جهش کند. هنگامی که او ماشین خود را آزمایش کرد ، چیزی پیش نیامد و سام شروع به جهش تصادفی کرد و با گذشت زمان ، با یک قسمت متفاوت در تاریخ با هر قسمت بازی کرد. این نمایش پس از 5 فصل از هیچ جا لغو شد ، بنابراین تهیه‌کنندگان نتوانستند یک فینال واقعی فیلم بگیرند. آنها مجبور بودند سریع فینال فصل پنجم را تنظیم کنند تا فینال سریال باشد.

 

این قسمت نشان می دهد که بکت در یک نوار در حال جهش است که ممکن است متصدی خدا باشد ، که به سام می گوید کنترل دارد که در آن جهش کند. سام یک جهش بیشتر می کند تا به یکی از دوستانش کمک کند و دوباره جهش می کند. بعد از پرش ، یک کارت عنوان بالا می آید که می گوید "دکتر سام بکت (sic) هرگز به خانه برنگشت." بله ، کارت نام شخصیت اصلی را غلط زده است. این پایان نامه دلخراش برای یک نمایش معمولاً مثبت بود. طرح اصلی قسمت شایعه می شود که بیگانگان را درگیر کرده است ، که به سرعت توسط خدا جایگزین شدند. نمایش باید فهمید که چگونه آنچه را که قرار بود یک صخره نگار باشد به یک پایان سخت تبدیل شده است. شاید سام بکت یک بار دیگر وارد گذشته خود شود و به یک فینال واضح تر کمک کند.

 

توصیه شده

بعدی

نمایش تلویزیونی بعد از یک قسمت لغو شد

گتی ایماژ

توسط برایان بون / اکتبر. 4، 2017 1:32 EDT / بروزرسانی شده: 8 اکتبر 20 1:42 بعد از ظهر EDT

 

برخی از بهترین سریال های تلویزیونی همه زمان ها خیلی زود لغو شدند - Freaks و Geeks یا Firefly ، برای نامگذاری یک زن و شوهر. اما آن دسته از قسمتها حداقل چند قسمت از هوا گرفتند ، به اندازه کافی برای ساختن یک پنکه که در اثر تخریب نمایش ها قبل از زمان خود ویران شد. تصور کنید که چگونه باید احساس کنید که خالق ، تهیه کننده یا ستاره یک سریال تلویزیونی هستید که آنقدر ضعیف عمل کرده است که تنها پس از یک قسمت واحد ، از هوا پاره شد. در اینجا چندین نمایش وجود دارد که تفاوت آن بسیار ناگوار است.

 

تب-Co-Ed (1979)

 

بزرگترین کمدی فیلم سال 1978 خانه حیوانات ملی لامپون بود که در گیشه 141 میلیون دلار درآمد کسب کرد. به طور طبیعی ، هر سه شبکه تلویزیونی پخش شده در آن زمان می خواستند یک قطعه از آن پول شیرین خانه های شیرین خانه ، بنابراین آنها بیش از کمی الهام گرفته از فیلم سینماهای مجموعه کالج راه اندازی کردند. همه به نوعی قابل توجه هستند: خانه دلتای ABC توسط لامپون ، برادران و خواهران NBC پس از سوپر بول شروع به تحریم کرد . و Co-Ed Fever CBS قبل از آنکه حتی در اسلات زمانی معمولی خود شروع به کار کند ، لغو شد. پس از نمایش تلویزیونی راکی ​​در سال 1979 ، سی بی سی مدتی را برای پر کردن و پخش "پیش نمایش ویژه" کو-اد تب پخش کرد ، در پردیس کالج سابق ن که تازه شروع به پذیرش مردان کرده بود پخش شد. در حالی که این نمایش در رتبه بندی های Nielsen برای هفته به رتبه 19 رسید ، آنقدر مخاطبان راکی ​​(نمایش شماره یک هفته) را از دست داد که CBS آن را به طور کامل تعطیل کرد.

 


فیلم های مارول

از نظر سایت کمکی ، 30 راک یک فینال کاملا سرراست داشت. این نمایش درباره گروهی از نویسندگان ، کمدین ها و بازیگرانی بود که همگی در یک نمایش اسکچ زنده با نام TGS بازی کردند. نهایی در مورد خدمه بود که قسمت آخر TGS را تولید می کرد ، بنابراین کاملاً متا بود. این خطوط نقشه را به نمایش گذاشت و با استقبال خوبی روبرو شد. همه چیز خوب بود تا آخرین صحنه نمایش که در آینده چندین نسل اتفاق افتاد. نوه لیز لیمون همگی بزرگ شده و در حال نمایش نمایش در مورد مادربزرگ خود به رئیس جدید شبکه ، یک کنت ظاهراً جاودانه است. در طول وقایع نمایش ، وی یک صفحه NBC بود ، در واقع یک کارورز پولی. برای بسیاری از بینندگان ، آشکار ساختن او بی سن و جاودانه به نظر می رسید روشی کاملاً تصادفی و پوچ برای پایان دادن به نمایش است.

 

پایان کنت در واقع در کل سریال تنظیم شد. شوخی های زیادی وجود دارد که دلالت بر کنت یک دست انداز ساده کشور دارد ، اما نگاه به گذشته نشان می دهد که او واقعاً از زمان ساده تری برخوردار است. او غالباً به بازیگران و ترانه های قدیمی اشاراتی می کند و نکات ظریف بسیاری در مورد دوران بی انتها او وجود داشت. معلوم است که 30 راک نمایش بسیار دیوانه کننده ای بود از هر کسی که تاکنون درک کرده بود.

 

دختران Gilmore (2007)

 

ایمی شرمن-پالادینو خالق ، نویسنده و تهیه کننده گیلم دخترز در سال 2006 پس از شش فصل به دلیل اختلاف قرارداد با شبکه ، نمایش خود را ترک کرد و از پایان دادن او به سریال به روشی که همیشه برنامه ریزی کرده بود- با گفتن چهار کلمه جلوگیری کرد. که مخفی ماند.

 

شرمن پالادینو هرگز پایان بی نقص خود را فراموش نکرد ، اما با این حال او به آن چهار کلمه با دختران Gilmore بازگشت: A Year in the Life ، راه اندازی مجدد سریال Netflix 2016 که یک دهه پس از پایان نمایش اصلی انتخاب می شود. چرا تعداد انگشت شماری از کلمات بسیار مهم بودند؟ زیرا آنها قوس کلی طرح را کامل کردند ، فراز و نشیب های درام محبوب را به صورت کامل به دور خود به ارمغان آورد - در حالی که هنوز زندگی کاراکترها پایان یافته است.

 

Master of None (2017)

 

تنها دو فصل نگاه اندیشمندانه عزیز انصاری به گرفتاری انسان مدرن برای نتفلیکس تولید شده است ، اما این ستاره و خالق می گوید که احتمالاً فعلاً با نمایش انجام شده است — این بدان معنی است که فینال فصل دوم به عنوان یک فینال سریال کار می کند ، اگرچه کمی سخت است که بگوییم چه اتفاقی در پایان رخ می دهد.

 

پس از گذراندن سریال به دنبال عاشقانه ، Dev (انصاری) عاشق Francesca (Alessandra Mastronardi) ، یک ساز ماکارونی با وی در سفر به ایتالیا است. او به همراه نامزدش پینو در نیویورک به دیدار او می روند. دیو از Francesca التماس می کند که بین او و نیویورک انتخاب کند ، یا با پینو به ایتالیا بازگردد. Francesca قصد دارد با پینو را برای فرودگاه ترک کند . وقتی صحنه به آپارتمان Dev تغییر می یابد ، جایی که او و Francesca در رختخواب خوابیده اند. بینندگان ممکن است فکر کنند که این یک بازگرداندن به قسمت قبلی است که در آن جفت ارز به طور پلاتونی از کنار یکدیگر می خوابند ، اما سرنخ های کوچک نشان می دهد که فرانچسکا دیو را انتخاب کرده است - او دیگر انگشتر نامزدی خود را نمی پوشد.

 

یا شاید نباشد: انصاری به Entertainment Weekly گفت که می خواهد "این کار را برای تفسیر مردم باز کند". این بدان معناست که این ممکن است رویای دیو باشد ، یا فلاش در ذهن فرانچسکا در مورد آنچه می توانسته باشد او را در نیویورک بماند.

 


فیلم های مارول

آخرین قسمت از نمایش طولانی مدت Showtime در مورد مادر حومه ای ناگهان بیوه نانسی بوتوین (مری لوئیز پارکر) ، که برای رسیدن به اهدافش می بایست به فروش ماری جوانا متوسل شود ، سعی کرد در قسمت آخر خود کارهای بسیار خوبی انجام دهد. همه چیز خیلی جنجال برانگیز شد ، چون نمایش سعی کرد بیشتر قسمتهای انتهایی را حل کند (اما نه همه آنها) ، آنچه را برای بیشتر شخصیت ها (اما نه همه آنها) اتفاق افتاده را نشان می دهد ، و با یک پرش ناگهانی زمان ، به همه خوش می گذرد. چند سال به آینده

 

تا آن زمان ، ماری جوانا قانونی است و نانسی و شریک تجاری وی / پسر سیلاس (هانتر پاریش) ظاهراً با چند تلاش موفق در زمینه تجارت مبتنی بر ماری جوانا قانونی پیش رفته اند. (در واقع این نمایش می توانست نانسی و سیلاس را نشان دهند که مشاغل خود را توسعه می دهند ، اما در عوض فقط می گوید که این اتفاق افتاده است.) پسر یک بار کوچک نانسی استیوی اکنون 13 ساله است و در حال آماده شدن برای میتس میله خود است. (شوهر آخر نانسی ، یک خاخام به نام دیوید ، در اثر تصادف اتومبیل از دنیا رفت.) فرزند یتیم یکی از همسران دیگر نانسی ، تیم ، یک بار سعی کرد او را بکشد ، اما اکنون او به عنوان مدیر مشاغل خود برای نانسی کار می کند. به نظر می رسد که آنها همه چیز را تسخیر کرده اند. سلیا (الیزابت پرکینز) ، شخصیت اصلی در سالهای اولیه نمایش (الیزابت پرکینز) به هیچ وجه ذکر نمی شود ، اما شوهرش دین (اندی خفیف) در اطراف است ، و ذکر می کند که دخترشان از زن به مرد منتقل شده است. شین بوتوین (الکساندر گولد) یک پلیس غیرمجاز است. اندی بوتوین (جاستین کرک) سالها با نانسی صحبت نکرد ، اما به خانه می آید و می گوید که یک دختر دارد.

 

در پایان ، بیشتر شخصیت های اصلی همه با هم سیگار می کشند و آنها موافقت می کنند که بخش عمده ای از تجارت خود را به استارباکس بفروشند. همانطور که در برف می نشینند ، سیگار می کشند ، نانسی و دیگران می خندند. چرا؟ زیرا او سرانجام عاری از ماری جوانا و همه گرفتاری های آن است که زندگی خانوادگی وی را به شدت خراب کرده است.

 

پادشاه هیل (2009)

 

مانند اکثر قسمتهای دیگر King of Hill ، قسمت آخر نمایش آرام و کم تحرک بود - به حدی که به نوعی گیج کننده بود. "به سیرلین با عشق" می تواند فقط قسمت دیگری از این سریال باشد: بابی فعالیت جدیدی را امتحان می کند و پدرش ، هانک هیل به طور قائم ، سعی می کند از آن مفهوم بگذارد. این پسر به متخصص کباب کردن گوشت تبدیل می شود و سرانجام با پدرش ، یک تکسان گوشت دوست پیدا می کند که "لوازم پروپان و پروپان" را می فروشد.

 

یکی از عکسهای آخر سریال ظریف اما در حال حرکت است - دو بچه هیل کنار هم کباب می شوند. پگی هیل صحنه صحنه دلپذیر را متوجه می شود و قلب او را لمس می کند. یکی از تم های جالب این نمایش مربوط به پگی بود که سعی داشت پسر و شوهرش را با هم جمع کند و چون پرده روی شاه هیل افتاد ، سرانجام این اتفاق افتاد.

 

فوتوراما (2013)

 

Futurama کمدی و غالباً مضطرب بود ، اما مهمترین آن نمایش علمی-تخیلی بود. همه این عناصر در فینال نمایش سال 2013 جمع شدند - به همراه کوپه های علمی تخیلی آنقدر سریع و گشاد با زمان و مکان بازی کردند که کل چیز پیچیده و ناچیز بود.

 

پروفسور فارنزورث دکمه ای را اختراع می کند که باعث می شود جهان 10 ثانیه به زمان برگردد ، که Fry از آن برای برنامه ریزی کامل عروسی به Leela استفاده می کند. او قطعاً دکمه را می شکند و برای همه چیز به جز او و للا ، زمان انجماد باد را باد می کند. آنها زمین متحرک را به پیری می چرخانند ، و تنها حرکت آن تابش گاه و بیگاه از نور است - که به نظر می رسد پروفسور فارنزورث در ابعاد خودش گرفتار شده و سعی در دکمه زمان مجدداً دارد.

 

او می تواند سرانجام آن را عملی کند ، اما فشار دادن آن در آن نقطه ، جهان را به قبل از اختراع استاد دکمه می فرستد. Fry و Leela هیچ خاطره ای از سعادت دهه های خود را با هم نخواهند داشت ، اما موافقت می کنند که چه کاری را درست انجام می دهند و به موقع برگردند . از این طریق ، Futurama را تقریبا به آغاز آن می فرستد.

 


فیلم های مارول

به مدت هشت فصل ، رون چیزی را که فاقد تلویزیون بود فاقد تلویزیون می آورد: داستانهایی درباره افراد یقه آبی که در میانه غربی زندگی می کردند. اما کمدی خانوادگی قابل اعتماد و واقع گرایانه ، ایجاد و به رهبری کمدین روژان بار ، در فصل نهم و پایانی خود تغییر اساسی کرد: خانواده کانر بیش از 100 میلیون دلار در قرعه کشی برنده شدند.

 

فصل گذشته به همراه قسمت هایی از کاوش در خانواده ی یک خانواده مبارز که ناگهان ثروتمند بودند (به همراه یک زیر مجموعه در مورد شوهر رزانا دن با داشتن یک رابطه) به هم ریخت و در ماه مه 1997 با یک پیچ و تاب عجیب و غریب پیچید: اما او برخی از آزادی های خلاقانه را برای مقابله و فرار از برخی واقعیت های سخت گرفته بود. قابل توجه ، دن رابطه ای نداشت . زیرا او در اثر حمله قلبی درگذشت. این مکاشفه و دیگران از هیچ کجا بیرون آمدند و خارج از صفحه اتفاق افتاد — رون در آخرین دقایق سریال ، آنها را از طریق صدایی در اختیار مخاطبان قرار می دهد و توضیح می دهد بسیاری از وقایع دیده شده در این نمایش هرگز اتفاق نیفتاده است.

 

این همه گیج کننده تر شده است زیرا ABC در طول فصل تلویزیونی 2017- احیای Roseanne را آغاز خواهد کرد - و جان گودمن دوباره به عنوان دن کانر بازگشت.

 

سنت دیگر (1988)

 

سنت جاهای دیگر یکی از درام های تحسین برانگیز دهه 80 بود که در پنج دوره از شش فصل خود نامزد سریال درام برجسته امی شد. در یک بیمارستان بوستون درجه سوم به نام سنت الیگیوس (به این ترتیب با نام مستعار "جای دیگر") ساخته شد ، این ستاره ها را از دنیزل واشنگتن و هووی ماندل بیرون زد ، اما اغلب ابتکاری ترین یا خسته کننده ترین مغز نبود. با کیفیت ، اما درام بیمارستان استاندارد. یا حداقل تا پایان نهایی سری WTF آن ، "آخرین" سال 1988 بود.

 

در آخرین لحظات نمایش ، دکتر وستفال (اد فلاندر) و فرزندش ، تامی (چاد آلن) که در طیف اوتیسم قرار دارد ، شاهد سقوط برف از یک پنجره در مطب دکتر آوشلندر (نورمن لوید) هستیم. این صحنه به ضربات بیرونی سنت الیگوس می رسد . که در صحنه ای از جهان برفی شکل می گیرد ، که توسط تامی در یک آپارتمان برگزار شده است. وستفال با لباس کارگر ساختمانی وارد می شود و به پدرش (که توسط لوید نیز بازی می شود) می گوید: "من این مسئله اوتیسم را نمی فهمم ، پاپ" ، با ابراز تاسف که می گوید روز خود را سپری می کند خیره به کره برف. سپس سه گانه برای شستن شام ، زمین را ترک می کند و کره زمین را پشت سر می گذارد.

 

چه اتفاقی افتاده اینجا؟ تمام مراحل اجرای شش فصل سنت جاهای دیگر همه در ذهن تامی وستفال بود - او تصور می کرد که پدر و پدربزرگ وی پزشکان بیمارستان در جهان برف او هستند.

 

Battlestar Galactica (2004)

 

در سال 2004 ، کانال Syfy با گرفتن یک نمایش کلاسیک در دهه 1970 در مورد هیپی های فضایی و تبدیل آن به یک داستان ناخوشایند در مورد آخرین انسانهایی که سعی در بقا در فضای بیرونی داشتند ، هواداران را شوکه کرد. این انسان ها از کهکشان دیگری بودند ، پس از ویران شدن خانه های آنها توسط استوانه های روباتیک ، بازماندگان به فضا رفتند و به دنبال کلونی انسانی گمشده زمین بودند. در فصل آخر ، آنها زمین را پیدا می کنند ، اما این یک بیابان هسته ای است و همه مرده اند. در طول فینال ، انسانها سرانجام در سیاره بدوی ساکن می شوند که معلوم می شود زمین گذشته است.

 

در اوایل فصل پایانی ، کارا "Starbuck" Thrace می میرد ، اما او بعداً تحت شرایط اسرارآمیز برمی گردد. هنگامی که تیم روی زمین مستقر شد ، او با آپولو لحظه خوبی را پشت سر می گذارد و به سادگی از بین می رود. به گفته رون مور ، تهیه‌کننده اجرایی ، استارباک در حقیقت درگذشت ، اما او با قدرت بالاتر به زندگی بازگردد تا انسانها را به زمین سوق دهد. خدا این قدرت بالاتر بود یا خیر ، یا اگر او فرشته ، دیو یا بیگانه بود ، عمداً مبهم مانده بود. ما فقط خوشحالیم که شخصیت مورد علاقه ما قبل از پایان بازگشت.

 

هانیبال (2015)

 

سریال ترسناک شیک برایان فولر با الهام از رمان های توماس هریس (و به طور فرمت ، سری فیلم برنده اسکار که شامل سکوت بره ها بود) ، با یک کلیشه تمام می شود. نه ، به معنای واقعی کلمه به یک cliffhanger ختم می شود. آدمخوار قاتل Hannibal Lecter (Mads Mikkelsen) و پروفایل FBI Will Graham (هیو دنسی) ارتباط عمیقی داشتند زیرا که هر دو می توانستند ذهن یک قاتل را درک کنند ، اما همچنین دشمن بودند ، زیرا آنها در دو طرف مخالف قانون قرار داشتند و هانیبال تلاش کرد. برای کشتن ویل و تقریبا هر کس دیگری در طول اجرای سه فصل این نمایش.

 

روابط بسیار پیچیده آنها در نبرد وحشیانه به اوج می رسد ، و سپس آنها از یک صخره ساحلی سقوط می کنند. سریال تمام شد اگر یک یا هر دو شخصیت از نظر فنی می توانستند زنده بمانند ، در صورت تمدید نمایش کم امتیاز برای یک فصل چهارم. ابهام و درهای بالقوه درب باز با یک صحنه پس از اعتبار تقویت می شود ، که در آن ، متخصص و روانپزشک هانیبال ، Bedelia (گیلیان اندرسون) در یک میز شام با دو تنظیم مکان خالی منتظر است و پای جداش نیز خودش آماده است. خدمت می شود

 

اما این فقط سازندگان نمایش بود که شرط های خود را حفظ کردند. این سریال زمانی حل شد که ویل از صخره سقوط کرد و هانیبال را با خود برد - هانیبال با موفقیت ویل را یک بار برای همیشه به قسمت تاریک فرو برد. (و اگر هیو دنسی حرفی برای گفتن دارد ، فکر می کند که آنها در پاییز زنده نمانده اند.) متاسفم که می گویم ، اما من


فیلم های مارول

روباه ممکن است معصومیت خود را از اتهامات حمله ای که با آن روبرو بوده ، حفظ کرده باشد ، اما در سال 2012 ، وی به جرم یک جنایت کاملاً متفاوت مقصر بود. وی به علت رانندگی تحت تأثیر در خانه خود در اورگان بازداشت شد و به حادثه الن اعتراض کرد که اصرار داشت که او درس سختی آموخته است و او دیگر هرگز عملی را که او را در چنین آب گرم فرود آورده بود ، دیگر تکرار نخواهد کرد. با این حال ، با این وجود ، قطعاً ترکیبی از این حادثه های دیوانه وار تلخ ، به بالا بردن مشخصات عمومی وی کمکی نکرد.

 

او قدری کبوتر بوده است

گتی ایماژ

 

بسیاری از بازیگران برای ریختن پوست خود با شخصیت هایی که به حد مشخصی از نماد نگاری رسیده اند ، مشکل دارند. و از آنجا که فاکس یک یا دو شخصیت همکار ندارد که به وضعیت فوق العاده ای به یاد ماندنی رسیده است ، ممکن است شکسته شدن با موفقیت در شخصیت های دیگر برای او دشوار باشد. برای برخی ، او همیشه چارلی سالینجر خواهد بود. برای دیگر ، او جک شفر ابدی است. این ممکن است توضیح دهد که چرا او با بسیاری از جنجالها در جبهه فیلم برخورد کرد و چرا شبکه ها ممکن است از ترس از افزونگی او را به نقش اصلی دیگری برسانند.

 

فینال "گمشده" طعم تلخی را در دهان هواداران به جا گذاشت

گتی ایماژ

 

پایان دادن به نمایش جنجالی می تواند یک حرفه را از بین ببرد. فینال گمشده شاید بدترین نمایش در تمام دوران بود. این تقصیر فاکس نیست که سریال با چنین نتایجی گیج کننده و ناامیدکننده به پایان رسید ، اما به عنوان چهره این سریال ، این احتمال وجود دارد که سرزنش بتواند کمی بر او وارد شود ، جایی که به خریداران بلیط مربوط می شود. با توجه به اینکه مخاطبان از نتیجه گیری دیوانه کننده سریال علمی تخیلی ناراحت بودند ، بسیار ناراحت بودند ، یک احتمال بسیار واقعی وجود دارد که برخی از خستگی Fox را به عنوان بخشی از پیامد انتخاب کنند.

 

او اکنون در خارج از صحنه هالیوود زندگی می کند

گتی ایماژ

 

حتی قبل از اینکه سرعت زندگی حرفه ای فاکس کند شود ، او قبلاً مدتی در نظر داشت که از مرکز توجه دور شود. او به جای اینکه در لس آنجلس مانند بسیاری دیگر از افراد خلاف واقع زندگی کند ، در اورگان زندگی می کند و دوست دارد هواپیماها را پرواز کند و به همراه خانواده خود در حال تعطیل باشد. وی در سال 2012 به ژورنال آقایان گفت که قصد دارد حتی در آن زمان از این صنعت بازنشسته شود ، گفت که اگر او "فرصت های با کیفیت را پیدا نکرد" احتمالاً از صحنه دور می شد. او تمام وقت یک نقشه احتمالی داشت!

 

باید برگردیم

گتی ایماژ

 

برای آن دسته از هواداران فاکس که امیدوار بودند بیشتر او را ببینند ، خبر خوب این است که او به کلی از صنعت سرگرمی ناپدید نشده است. در سال 2015 ، او در یک جفت عکس ترسناک دیده به نام های باقیمانده و استخوان Tomahawk ظاهر شد ، که دومی از آن توسط منتقدین بسیار خوب مورد استقبال قرار گرفت ، حتی اگر مخاطبان برای آنها دلجویی نکنند. به نظر می رسد که او هنوز به طور کامل با فیلم و تلویزیون انجام نشده است. اگر و هنگامی که نقش مناسب از میز او عبور می کند ، او ممکن است یک بار دیگر به Tinseltown بازگردد. در همین حال ، ما می توانیم دوباره تجدید شویم که دوباره فراموش شده از دست رفته است و سعی می کنیم از آنچه در واقع اتفاق می افتد ، سر یا دم بسازیم. این رمز و راز است که ادامه می دهد.

 


فیلم های مارول

آخرین قسمت از یک نمایش مورد علاقه طولانی مدت ممکن است احساسات زیادی را برانگیزد. غم و اندوه زیرا چیزی که معشوق خاتمه می یابد ، احساس بسته شدن ناشی از پایان خوش و یا حتی سردرگمی است - به ویژه هنگامی که یک نمایش داستان سرایی موفقیت آمیز را اجرا می کند با پایان دادن به یادداشتی که مبهم است یا برای تفسیر باز است. نویسندگان هنرمند هستند ، و گاهی اوقات بهترین راه برای پایان دادن به یک داستان است. تنها مشکل این است که مخاطبان را می توان در تاریکی رها کرد. در اینجا برخی از پایان های برنامه تلویزیونی وجود دارد که کمی باز کردن آن را لازم دارد.

 

Sopranos (1999)

 

این یکی از مشهورترین نهایی های تمام زمان است ، به سادگی برای اینکه چقدر ناگهانی است. تونی و خانواده اش در یک ناهارخوری نشسته اند و به "اعتقاد متوقف نشدن" سفر Journey گوش فرا می دهند. در طول صحنه ، تونی متوجه مردی می شود که در حال صرف غذا است و بعد از آن صفحه به سرعت سیاه می شود. آنقدر ناگهانی بود که بسیاری از بینندگان تصور می کردند که چیزی در خوراک کابل آنها پیش نیامده است. به گفته سازنده سریال دیوید چیس ، پایان این کار حاکی از دو چیز است. اولاً ، این تونی همیشه پارانوئید بود ، اما نه این که او در آن لحظه در معرض خطر خاصی قرار داشت. دوم این بود که پایان دادن به پسران مثل تونی سوپرانو معمولاً از هیچ جا بیرون نمی آید. تنها چیزی که ما می گوییم این است که شاید راهی وجود داشته باشد که بتواند آن نقطه را بدون آنکه مردم فکر کند تلویزیون هایشان خراب است وجود داشته باشد.

 

مردان دیوانه (2015)

 

پس از گذشت نزدیک به یک دهه از ازدواج های متعدد ، امور ، مشکوک به تصمیم گیری در مورد مشاغل و راه بیش از حد نوشیدن - غالباً به عنوان راهی برای فرار از گذشته خود به عنوان پسر بی عشق یک روسپی و جانباز جنگ که هویت یک افسر فرمانده مرده را ید - - Draper آرامش پیدا می کند. آخرین لحظات این سریال هفت ساله را به تصویر می کشد که دان در حال مدیتیشن در بالای یک گرگ چمن در عقب نشینی در کالیفرنیا است. سپس این فیلم به تبلیغات کوکاکولا در سال 1971 کاهش می یابد ، در آن جوانان بسیاری از فرهنگ ها از بالای تپه ای مشابه آواز می خوانند که در مورد چگونگی "آنها دوست دارند به جهانیان بیاموزند که با هماهنگی کامل آواز بخوانند" و اینکه چگونه آنها نیز دوست دارند " کک دنیا را بخر. "

 

پیام های مختلط آن تجاری - و تاریخ دان به عنوان یک تبلیغ کننده - برای یک پایان گیج کننده ایجاد می کردند. آیا دان فقط صلح مورد نیاز خود را پیدا نکرد؟ یا آیا او راهی برای آشتی دادن چشم انداز جدید خود از زندگی با وظایف خود به عنوان یک مرد تبلیغاتی پیدا کرد . و به دنبال آن بود که در واقع آن تجارت معروف Coca-Cola را ایجاد کند؟ یا اینکه میان دون و آگهی تبلیغاتی نشانگر این است که دهه 60 مردان دیوانه به پایان رسیده اند ، و دوران جدید و احساس خوبی از دهه 70 فرا رسیده است و دون آماده است تا این موضوع را بپذیرد؟

 

در حالی که اینها همه تعبیرات خوبی است ، ماتیو وینر ، خالق دیوانه مردان به ثبت رسیده است که می گوید دون در دنیای این سریال ، آن تبلیغ کوک را ارائه داده است. "چرا این نمایش با بزرگترین تجاری که تاکنون ساخته شده است پایان نمی یابد؟" او گفت. "من به خاطر ابهام وارد ابهام نیستم. اما خوب است که کیک شما را بخورید و آن را بخورید ، از نظر تبلیغات ، چه کسی دان است و آن چیز چیست؟"

 

تشویق ها (1993)

 

صندلی های عمده تمایل به بیرون رفتن با صدای انفجار دارند. دوستان با پایان کار مجدد راس و راشل به پایان رسید. ساینفلد با رفتار بی شرمانه این باند که آنها را در زندان فرود آورد ، به پایان رسید. فینال 98 دقیقه ای Cheers با عنوان "One for the Road" با یک تغییر و تحول عظیم در زندگی یک شخصیت انجام شد - سام مالون (تد دانسون) با عشق یک بار خود دایان (شلی لانگ ، که ') در هواپیما به لس آنجلس می رسد. د شش سال قبل این نمایش را ترک کرد) اما در نهایت تصمیم به ماندن مجرد — و ماندن در بوستون گرفت.

 

آخرین لحظات Cheers به ​​طور بالقوه گیج کننده است زیرا بینندگان عادت دارند که به طور واضح داستانهای طولانی و کمانهای شخصیتی را ببندند ، اما Cheers به ​​یادداشتی آرام و تا حدودی مبهم ختم می شود. سام در آخرین لحظات سریال چراغ های موجود در نوار را روشن می کند و "یک ببخشید که ما بسته ایم" با یک مشتری دیر وقت صدا می کند. این خداحافظی دلپذیر برای طرفداران دیرینه بود که بیشتر می خواستند ، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم سام آن را به معنای واقعی کلمه بدان معنا کند - بدون شک صبح روز بعد بازگشت ، به همراه سایر منظم دیگر ، تماشاگران در طول نمایش 11 فصل تحسین شده عاشق شدند. اجرا کن.

 


فیلم های مارول

متیو فاکس به مدت دو دهه در یک دوره اصلی مشغول حرفه ای قرار داشت ، زیرا او نه یکی بلکه دو نمایش محبوب را پشت سر هم قرار داد ، با شش فصل از درام خانوادگی Party of Five و سپس شش فصل از پدیده سریال رمز و راز علمی تخیلی ، پس از مدت کوتاهی از دست داد. در نتیجه این جفت سریال محبوب ، او تمایز نادر و مهربانی بودن و داشتن یک پسر پسر را در اختیار مخاطبان قرار می داد و به نظر می رسید که خوشحال است که از ماجراهای وحشی جزیره ای خود مستقیم و در همان زمان بزرگ شروع به کار کند.

 

اما سالهای 2010 با وجود تلاش های قابل توجه صفحه نمایش بزرگ ، برای Fox چندان مهربان نبود. در اینجا چند تئوری وجود دارد که کشف می کنند چرا به نظر می رسد متیو فاکس . اخیراً از بین رفته است.

 

او ابتدا در تلویزیون نامی برای خودش رقم زد

گتی ایماژ

 

فاکس ابتدا به لطف چرخش های هوادار خود به عنوان چارلی سالینجر و جک شفرد ، خود را به عنوان یک ستاره تلویزیونی واقعی تأسیس کرد ، و صفحه کوچک خانه او از محل دریافت بود ، که با داشتن تنها چند اعتبار فیلم به نام خود در زمان از دست رفته jettisoned. او را به یک پرستار زاهد. صفحه نمایش نقره هنوز علاقه او را کم کرد ، و او سعی کرد نقش هایی را در عکس هایی مانند Smokin Aces و We Are Marshall پشتیبانی کند. هیچکدام از این عزیزان مهم نبودند ، اما آنها اظهار داشتند که ممکن است جایی برای وی در فیلم گول وجود داشته باشد.

 

اولین وسیله نقلیه بزرگ صفحه نمایش بزرگ او سقوط کرد و آتش گرفت

گتی ایماژ

 

او ممکن است ثابت کرده است که می تواند خودش را با فیلم های کوچکتر خود در یک مجموعه فیلم اداره کند ، اما Speed ​​Racer یک خراب قطار بود. بودجه متلاطم و انتظارات زیادی در پشت آن وجود داشت ، اما منتقدین از تنفر حق رای دادن متنفر بودند و یک تن پول در گیشه از دست دادند. حرفه ای صفحه نمایش بزرگ او هیچ پناهگاهی برای پناه بردن از این بمب آفیس نداشت. خبر خوب برای فاکس این است که او هرگز به دلیل نتایج عددی فیلم پاسخگو نبود ، اما چرخ ها قبلاً در جهت غلط چرخیده بودند.

 

مطمئناً کمکی نکرد که الکس کراس یک فاجعه باشد

گتی ایماژ

 

اقتباس های گذشته از رمان های الکس کراس جیمز پترسون نسبتاً خوب انجام شده است (همچنین ببینید: دختران را ببوسید و همراه یک عنکبوت بیاید) ، اما الکس کراس علی رغم تلاش جدی از طرف فاکس ، نتوانست از پیشینیان خود زندگی کند. در این فیلم ، فاکس در نقش فوق العاده بد پیکاسو بازی می کرد که مردم را به خاطر ورزش شکنجه می کرد و باعث ضعف مردم می شد و طبق گفته های وی ، 20 درصد از وزن خود را کاهش می داد تا شخصیت خوب خود را به عنوان پزشک از دست داد. با وجود قانع کننده بودن neer-do-well خوب که او بازی کرد ، فیلم کاملاً مورد انتقاد منتقدین قرار گرفت و مورد توجه مخاطبان قرار نگرفت.

 

برکنار با اخراج

گتی ایماژ

 

قرار بود اقتباس از حماسه زامبی ماکس بروکس 'جنگ جهانی Z' کاملاً چیز دیگری باشد. بعد از فیلمبرداری قسمت اصلی ، یک تکه بزرگ از فیلمنامه بازنویسی شد و دوباره چاپ مجدد شد و گفته می شود بیشتر صحنه های فاکس در طبقه اتاق ویرایش قرار گرفته است. روباه به عنوان همکار Gerry Lane از برد پیت بازی می کرد ، در حالی که او در خارج از کره زمین به سر می برد ، در تلاش برای خفه کردن بیماری همه گیر ارواح ، از خانواده لین مراقبت می کرد ، اما نقش وی تبدیل به یک چترباز اول و چشم پوشی شد. صحنه ، بنابراین همه خوش بینی های فاکس به این که شخصیت او در فصل های بعدی ترامپ سه بعدی احتمالاً توسعه یافته بود ، برای هیچ چیز نبود.

 

نام او در همه اخبار بود ، اما به دلایل مناسب نبود

گتی ایماژ

 

در آگوست سال 2011 ، نام فاكس به داخل گلی كشیده شد زیرا وی توسط یك زن کلیولند متهم به مشت زدن او در ناحیه ظریف بدن وی شد. بعداً ، دومینیک موناخان ، ستاره سابقش گمشده ، در سال 2012 در توئیتر ادعا کرد که "او زنها را کتک می زند" به عنوان یک اشاره به آن واقعه. سرانجام خواستگاری این زن کنار گذاشته شد و فاکس با قاطعیت این ادعاها را تکذیب کرد ، اما شهرت وی قبلاً مورد تحریم قرار گرفت. فاکس در مصاحبه با الن این ادعاها را کاملاً تکذیب کرد ، اما خنثی کردن خسارت هایی مانند آن پس از انجام کار سخت است.

 


فیلم های مارول

حاملگی کلر در اولین فصل اول نمایش یک اتفاق بزرگ بود ، در حالی که دیگران او را در تلاش برای ایمن نگه داشتن او و کودک خود ربودند. هنگامی که هارون سرانجام به دنیا آمد ، آشکارتر شد که وی به دلایلی برای دیگران فوق العاده مهم بود. آنها چنان ناامید بودند که دست بچه را گرفتند و حتی در عوض آزادی دخترش الکس ، دانیل را برای ربودن وی فرستادند.

 

همچنین نکات بسیار مهمی در مورد اهمیت آرون از ریچارد مالکین روانی وجود دارد ، که کلر از آنجا بازدید کرد که فهمید که در "بزرگ شده توسط دیگری" باردار است. به گفته ملکین ، بسیار مهم بود که فقط کلر هارون را بالا ببرد. اگر کس دیگری سعی کرد پدر و مادر را تربیت کند ، این یک فاجعه مطلق است. این یک بار بسیار سنگین برای پوشیدن یک مادر بار اول است ، و به نظر می رسید همه این نکات نشان دهنده اتفاق بدی برای کودک هارون است. اما به دلایلی ، به نظر می رسد که سازندگان این نمایش همه این هشدار روانی را فراموش کرده اند. در حقیقت ، هارون قبل از خاموش شدن کلر ، زمان کمی را با کیت می گذراند و می دانید ، به نظر می رسد که او خیلی خوب شده است.

 

البته این تحولات سؤالات بسیار نگران کننده ای را برای طرفداران به وجود آورده است. چرا در درجه اول هارون برای دیگران اینقدر مهم بود و چرا به نظر می رسید آنها در فصل های بعدی از مراقبت از او دست کشیدند؟ آیا ملکین فقط کارهایی را انجام داده بود؟ این نمایش هیچ جوابی نداد و در نتیجه ، هواداران شبهای زیادی بی خوابی را با تعجب از آنچه در اتاق نوشتن Lost می گذرد ، سپری کرده اند.

 

لیبی

 

لیبی اسمیت یک شخصیت عجیب و غریب است. علی رغم اینکه یکی از معدود بازماندگان بخش دم است که در واقع توسط نویسندگان این نمایش از بین رفت ، لیبی در فصل دوم با کمال تعجب کشته شد. رابطه جوانه زنی وی با هارلی همان چیزی است که باعث می شود او در ذهن بسیاری از طرفداران بچسبد ، اما برای سایرین ، هنوز سوالات ماندگار زیادی درباره پیشینه وی وجود دارد.

 

سؤالات اصلی از زمان او در موسسه بهداشت روانی سانتا روزا ناشی می شود ، همان مکانی که هارلی برای مدت کمی در آنجا ماند. با تشکر از پشت پرده غیرمعمول او ، طرفداران از این سوال پرسیدند که آیا لیبی واقعاً بازمانده از سقوط هواپیما است یا شاید او دیگری یا بخشی از طرح دارما باشد یا خیر. متأسفانه به نظر می رسد که ما هرگز قصد پاسخگویی در مورد لیبی را نگرفتیم. در مصاحبه ای با Lostpedia ، کارلتون کوز توضیح داد که آنها همیشه قصد دارند راز را رمز و راز نگه دارند. اما چرا یک شخصیت را خلق می کند و هرگز به تاریخ او گم نمی شود؟

 

خوب ، طبق گفته Cuse ، سازندگان Lost در تلاش بودند تا با داستان لیبی نکته ای را ارائه دهند. وی توضیح داد: "پیوند زدن به هر پایان سست غیرممکن است." و . داستان لیبی فوق العاده مبهم برای عمل اصلی در نمایش است. " به عبارت دیگر ، شرکت کنندگان در نمایشگاه علاقه ای به ارائه "لیستی از هزار سؤالی ندارند که می خواهیم به آنها پاسخ دهیم". درعوض ، آنها می خواستند روی چیزهای بزرگ تصویر ، مانند قوس ها و روابط شخصیت هایی مانند جک ، کیت و ساویر ، تمرکز کنند. آنها واقعاً علاقه ای به صرف وقت زیادی برای توضیح جزئیات ظریف نداشتند ، اما در حالی که یک رمز و راز کوچک چیز خوبی است ، ما هنوز در حال خراش دادن سرمان هستیم. آیا این بدان معناست که همزمانی های پیرامون لیبی دقیقاً همان تصادفات هستند؟ به نوعی ، در جهان گمشده ، باور کردن آن سخت است.

 

مجسمه چهار پا

 

به نوعی ، گمشده چنین نمایش عجیبی بود که وقتی شخصیت ها فقط با چهار انگشت پا به یک مجسمه بزرگ پا پیاده می شدند ، اصلاً به نظر نمی رسید خیلی عجیب باشد. با این وجود ، در حالی که اشاره های مبهمی در مورد نحوه رسیدن آن به آنجا (و آنچه برای بقیه مجسمه رخ داده است) وجود دارد ، هنوز هم رمز و راز بسیاری در اطراف آن پای بزرگ ، بزرگ ، چهار پا وجود دارد.

 

در ابتدا معرفی شده در قسمت اول این فصل دو مرحله نهایی ، "با هم زندگی می کنند ، به تنهایی می میرند" ، مجسمه چهار پا به طور تصادفی در سواحل جزیره مشاهده می شود و تا فصل ششم واقعاً مجذوب آن نمی شود. اینجاست که می آموزیم پا یک بار به مجسمه کامل وصل شده است ، یک مجسمه نسبتاً غیرمعمول که توسط یک کشتی متمرد نابود شده است.

 

اما پشت پرده این تله سنگ چیست؟ خوب ، برخی از طرفداران بر این باورند که این مجسمه Taweret ، الهه مصری زایمان و باروری است و این که مدت ها پیش توسط جزایر پیشگام طرح دارما ساخته شده بود. چه واقعیت داشته باشد یا نه ، هرگز به صراحت در این نمایش مشخص نشده و چیزی که عجیب است به عنوان یک مجسمه پای چهار پا ، قطعاً سزاوار توضیح بهتر است.

 

کابین یعقوب

 

کابین یعقوب در جنگل تاریک ، عجیب و کاملاً خزنده است. کابین (یا هرکسی که در آن ست داشته باشد) در بعضی مواقع نشان داده شده است که دارای تعدادی قدرت عرفانی است ، از جمله توانایی ناپدید شدن وقتی که نمی خواهد پیدا شود ، چیزی که لاک در فصل چهارم راه سختی را پیدا کرد.

 

این قدرت معمولاً به مالک آن ، یعقوب نسبت داده می شود ، اما در طول سریال ، این نمایش سوالات جالبی را در مورد سرنشین واقعی کابین مطرح کرده است. به عنوان مثال ، در فصل پنجم مشخص شده است كه یعقوب مدتی را در سكونت در مجسمه پای چهار پا به سر برد. و وقتی ایلانا وردانسکی بعداً از کابین بازدید می کند ، می گوید جیکوب "هان" نیست


فیلم های مارول

در اوایل این سریال ، به بینندگان گفته می شود که چیزی در مورد والت کمی متفاوت است. و بعد از اینکه وی توسط دیگران ربوده شد ، این درست تأیید کرد که وی به نوعی خاص بود. با این حال ، گمشده هرگز فراتر از آن نمی رود ، والت را پس از فصل دوم به دلیل رشد اقتصادی مالکوم دیوید کلی ، از این نمایش خارج کرد. (اگر کسی کنجکاو باشد که بازیگر اکنون چه کاری انجام می دهد ، او بخشی از گروه MKTO است که در تابستان سال 2015 با "کلاسیک" ضربه عظیمی زده بود. و نه ، او به نظر نمی رسد چیزی شبیه به آنچه در این جزیره انجام داده است.)

 

اما در حالی که بسیاری از بینندگان ناراحت هستند هرگز متوجه نشدند که چه ارتباطی با والت وجود دارد ، اما به نظر نمی رسد که دیمون لیندلوف به ذهن خطور کند. وی در پانل "كاملاً گمشده: یك سال بعد" در كمیك كون در سال 2011 گفت: "این یكی از آن مواردی است كه هرگز برای ما رمز و راز احساس نمی كرد." چرا والت ویژه است؟ پاسخ این است كه او است. "

 

بله ، احتمالاً طرفداران آن را راضی نمی کنند.

 

قوانین

 

سؤالات مربوط به قوانین در سراسر جهان گمشده زیاد است و محدودیت های اخلاقی و جسمی نیز متوقف کردن شخصیت های مختلف در نقاط مختلف در طول سریال است. هواداران همیشه می دانستند که نظم مهم است ، اما وقتی بن لینوس در فصل چهارم "قوانین" را ذکر کرد ، شروع به کنجکاوی کردند.

 

همه اینها پس از اعدام مارتین كارت مارتین كمی ، دختر فرزند پذیرفته بن ، الكس ، آغاز می شود. بن مخروبه سپس ادعا می کند ، "او قوانین را تغییر داد." بعداً در همان قسمت ، او به اتاق خواب چار ویدروم شکسته و تهدید می کند که دختر تاجر را به قتل برساند ، بنابراین پشیمان خواهد شد که تغییر آن قوانین مبهم است. در حالی که شاید بن فقط قصد دارد حتی به ثمر برسد ، اما چند ثانیه بعد لایه دیگری به رمز و راز اضافه می کند. وقتی Widmore می پرسد که آیا بن قصد دارد او را به قتل برساند ، دیگر پاسخ می دهد ، "ما هر دو می دانیم که من نمی توانم چنین کاری کنم."

 

با این حال ، در پایان ، بن به پایان رسید تیراندازی با Widmore در فصل شش قسمت "آنچه آنها برای آن مردند" ، این ایده را که ممکن است برخی از دستورالعملهای کیهانی وجود داشته باشد ، جلوگیری می کند که این دو به یکدیگر صدمه بزنند. بنابراین آیا این نوعی سیستم حاکمیت توسط دیگران اعمال شده است یا این چیزی بزرگتر است ، مانند بازتاب روابط بین یعقوب و مرد در سیاه؟ متأسفانه ، ما احتمالاً هرگز نخواهیم دانست.

 

مریضی

 

این بیماری در فصل اول از طریق دانیل روسو به بینندگان گمشده معرفی شد ، کشتی کشتی فراری فرانسوی مدتها قبل از حضور مسافران پرواز 815 در این جزیره کشف شد. به گفته دانیل ، وی پس از بیمار شدن مجبور شد خود را با کشتن بقیه خدمه خود نجات دهد. این بیماری اسرارآمیز بعداً ساکنان دیگری را در این جزیره آلوده می کند ، از جمله مهم ترین آنها سید ، که دیگر به دلیل عفونت دیگر نمی توانست احساسات خود را احساس کند.

 

در حالی که این نمایش در موارد متعددی به بیماری اشاره می کرد ، هرگز به طور کامل توضیح نداد که چه چیزی یا چگونگی انقباض آن است. آیا ارتباطی با طرح دارما دارد؟ چرا دانیل نجات یافت ، یا اینکه در کل اوقات بیماری داشت؟ آیا بیماری اصلاً وجود داشت؟ بسیاری از طرفداران هنوز در مورد بیماری رمز و راز سؤالات زیادی دارند ، اما به نظر می رسد هیچ درمانی برای کنجکاوی آنها وجود ندارد.

 

 

 


فیلم های مارول

آخرین جستجو ها

اموزش اینستاگرام هر چی که بخوای خرید اینترنتی Vanceqek826 blog titi تخفیف مجموعه هیراد رایان افزار اوزیل موزیک هر چی که بخوای دانشجوی کارشناسی